نسل‌های جوان‌تر باهوش‌تر هستند

هر سال، هر نسل جدید نتایج بهتری در آزمون‌های IQ به دست می‌آورد. در حال حاضر، ما از نسل جوان‌تر شکست می‌خوریم. ما همچنین والدین خود را شکست دادیم و آنها نیز همین کار را با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایمان کردند. این اثر که در سال 1984 کشف شد، به نام اثر فلین نامیده می‌شود (به نام محققی که اولین بار آن را کشف کرد).

تا کنون، این موضوع در هر "قاره مسکونی"، سن و جمعیت -از ثروتمند تا فقیر- نشان داده شده است. به نظر می‌رسد این اثر کمی بیشتر بر روی افراد با IQ پایین متمرکز است. به عبارت دیگر، IQهای بین 71 تا 80، منطقه‌ای به نام منطقه ابهام را ایجاد می‌کنند.

بارها و بارها، تیم‌های جدیدی از محققان نتایج را تکرار می‌کنند. و این اثر تنها پذیرفته نمی‌شود. بلکه در موارد مهمی مانند زندگی و مرگ در دادگاه‌ها تأثیرگذار است.

ذهن شما ممکن است در حال جوشیدن باشد. آیا این به این معنی است که برادر بزرگتر شما از شما کمتر باهوش است؟ اما خواهر کوچکتر شما باهوش‌تر است؟ شاید، بیایید ببینیم.


اولاً، اثر آن اکنون به طور گسترده‌ای پذیرفته شده است که به این معنی است که هر سال، افراد ۰.۳ امتیاز بیشتر از افرادی که سال قبل متولد شده‌اند، کسب می‌کنند. البته، این در صورتی است که آنها همان آزمون IQ را انجام دهند. به عبارت دیگر، افرادی که ۱۰ سال بعد متولد می‌شوند به طور متوسط ۳ امتیاز IQ بیشتر در همان آزمون IQ کسب می‌کنند.


ما به طور متوسط می‌گوییم زیرا در مورد تجمیع همه صحبت می‌کنیم. ضریب هوشی با مقایسه عملکرد شما با دیگران محاسبه می‌شود. بنابراین، برادر بزرگ‌تر شما ممکن است بسیار باهوش باشد و به همین دلیل شما را شکست دهد. اما اگر نسل برادر بزرگ‌تر خود را با نسل خود مقایسه کنید، خوب... نسل شما باهوش‌تر است. این اثر به نسل‌ها اعمال می‌شود.


بگذارید بگوییم شما در سال 1995 به دنیا آمده‌اید، در حالی که من در سال 1985 به دنیا آمده‌ام، IQ 120 من فقط معادل IQ کمتری به فرض 117 در نسل شما خواهد بود.


علت‌های این افزایش‌های IQ چیست؟

برخی از دانشمندان ادعا کرده‌اند که راز افزایش IQ هر سال در ژن‌های ما نهفته است. هرچه بیشتر با هم جفت‌گیری کنیم، ژن‌های بهتری خواهیم داشت. اما مطالعات بعدی عمدتاً این را رد کرده‌اند.


به نظر می‌رسد که قوی‌ترین فرضیه‌ها در محیط ما یافت می‌شوند. تصور می‌شود که تغذیه و مراقبت در دوران بارداری و سنین جوانی می‌تواند نقش بسیار مهمی ایفا کند.


به یاد داشته باشید که نسل‌های جوان‌تر نه تنها ضریب هوشی بالاتری دارند، بلکه قد و وزن بیشتری نیز دارند. آیا تا به حال به این فکر نکرده‌اید: این جوان‌ها چه می‌خورند، آن‌ها به اندازه هیولاها بزرگ هستند؟ بله، من هم همینطور.


عامل دیگر، آموزش و سبک تفکر علمی ماست. ما بیشتر از همیشه برای یک روش تفکر رسمی-عملی آماده‌ایم که می‌تواند عملکرد را در این نوع آزمون‌ها افزایش دهد.


این با این واقعیت که اثر بیشتر در اندازه‌گیری هوش سیال (مانند استنتاج و استدلال) و نه هوش بلورین مرتبط با تحصیلات مشاهده شده، به خوبی مطابقت دارد.


به همین ترتیب، زیرآزمون‌های واژگان به‌ندرت شاهد پیشرفت‌های بزرگ بوده‌اند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از کارشناسان توضیح دهند که آنچه در حال رشد است، هوش عمومی نیست، بلکه مهارت‌ها در برخی زمینه‌هاست.

متن برای ترجمه:

برخی کشورها کاهش ضریب هوشی را تجربه می‌کنند.

اما اوضاع پیچیده‌تر از آن است که تصور می‌شود. در چندین کشور پیشرفته، اثر معکوس در سال‌های اخیر کشف شده است - به اصطلاح اثر ضد فلین -. در برخی از پیشرفته‌ترین کشورها، ضریب هوشی در حال کاهش یا به سادگی ثابت مانده است. یک مثال دانمارک است، کشوری اسکاندیناوی با آموزش و رفاه اجتماعی عالی.


چرا ممکن است ضریب هوشی کاهش یابد؟ برخی دانشمندان فکر می‌کنند که به اوج آموزش و زیست‌شناسی رسیده‌ایم. اما به نظر می‌رسد پاسخ ساده‌تر از آن چیزی باشد که انتظار می‌رفت. در میان تمام علل ممکن (قدیمی شدن سوالات آزمون، تغذیه ضعیف، آلودگی و غیره)، یک مطالعه قوی از سال ۲۰۱۸ (به مطالعه وودلی و همکاران در منابع ما مراجعه کنید) نشان داد که عامل اصلی مهاجرت است.


کشورهایی با اقتصادهای قوی و مهاجرت بالا، جمعیتی را دریافت کرده‌اند که در دوران رشد خود در کشورهای مبدأ خود با شرایط بدتری روبرو بوده‌اند. بنابراین، ضریب هوشی متوسط آنها در مقایسه با هموطنان جدیدشان پایین‌تر بود و این موضوع میانگین ضریب هوشی کشور جدید را کاهش داد.


در عین حال، از آنجا که افرادی که می‌توانستند و مهاجرت کردند عمدتاً دارای ضریب هوشی بالاتر از متوسط بودند، حتی اگر در کشور پذیرنده زیر متوسط بودند، میانگین ضریب هوشی کشورهای خود را نیز کاهش داده‌اند. این موضوع در کشورهایی مانند برزیل یا آفریقای جنوبی مشاهده شده است.


وقتی یک تفاوت کوچک در IQ می‌تواند به معنای زندگی یا مرگ باشد

شاید فکر کنید، خوب، اما آیا این مهم است؟ بله! خیلی مهم است. این اثر تأثیرات بزرگی دارد زمانی که درباره تصمیمات روزمره مانند پذیرش تحصیلی، آموزش ویژه، استخدام و حتی تصمیمات با ریسک بالا، مانند حکم اعدام صحبت می‌کنیم.


آیا متهم واقعاً عقب‌مانده ذهنی بود؟ اگر بله، او نمی‌تواند به اعدام محکوم شود. معمولاً روانشناسان قانونی متهمان، عقب‌ماندگی را تشخیص می‌دهند -برای نجات جان متهم- در حالی که روانشناسان دادستانی می‌گویند که او عقب‌مانده نبوده است. بنابراین، دادگاه‌ها سعی می‌کنند از یک ابزار اندازه‌گیری عینی برای تصمیم‌گیری استفاده کنند و آن آزمون‌های IQ هستند.


بیایید چنین موردی را تصور کنیم. متهم، که او را جو می‌نامیم، در کودکی به عنوان عقب‌مانده ذهنی مشکوک بود. او در ۱۷ سالگی یک آزمون IQ داد و نمره IQ او ۷۲ بود.

به طور دقیق، 70 آستانه سنتی برای عقب‌ماندگی ذهنی است (دو انحراف معیار از میانگین). اگر بالاتر باشد، فرد عقب‌مانده نیست و اگر کمتر از 70 باشد، عقب‌مانده است. بنابراین معلم تصمیم گرفت که او عقب‌مانده نیست.


به حال حاضر که می‌رسیم، جو دو نفر را در یک سرقت کشته و با احتمال اعدام مواجه است. دفاعیه ایده‌ای برای جلوگیری از آن دارد. جو آزمونی را انجام داد که ده سال قبل از آن استاندارد شده بود، بنابراین ضریب هوشی او در مقایسه با جمعیت متوسط در زمان آزمون باید ۳ امتیاز کاهش می‌یافت، یعنی به ۶۹. این به معنای حبس ابد خواهد بود.


تعجبی نیست که این موضوع مورد توجه دادگاه‌ها قرار گرفته است، به عنوان مثال در ایالات متحده. تقریباً توافقی وجود دارد که اثر فلین به اندازه کافی ثابت شده و بنابراین دادگاه‌ها باید محاسباتی انجام دهند تا ضریب هوشی واقعی فرد در زمان آزمون را پیدا کنند (همانطور که نظر دادگاه تجدیدنظر چهارم در پرونده واکر علیه ترو 2005 بیان کرده است). همچنین، رفتار و احتمال خطاهای اندازه‌گیری باید در نظر گرفته شود، به گفته دادگاه‌ها. حالات روزانه، سلامت عمومی و غیره در تصمیم نهایی وزن داده می‌شوند، زیرا می‌توانند به طور جزئی نتیجه آزمون IQ را تغییر دهند. در این مورد، وکلای خوب جان جو را نجات دادند.


چگونه می‌توانم ضریب هوشی خود را با توجه به اثر فلین محاسبه کنم؟

این خیلی ساده است. بیایید توضیح فلین را دنبال کنیم. به سادگی ۰.۳ امتیاز را در سال‌هایی که از زمان استانداردسازی یا نمونه‌برداری آزمون گذشته ضرب کنید. به عنوان مثال، اگر ۱۰ سال گذشته باشد، ۳ امتیاز خواهد بود. سپس این امتیازها را از ضریب هوشی که به دست آورده‌اید کم کنید. اگر ۱۲۰ به دست آورده‌اید، ضریب هوشی شما ۱۰ سال بعد ۱۱۷ خواهد بود.


اگر ندانید که چه زمانی استاندارد شده است، چه اتفاقی می‌افتد؟ خوب، یک گزینه آسان این است که فقط سال‌هایی را که از انجام آن تست IQ گذشته است، حساب کنید. این یک تخمین است اما باید بیشتر از حد قابل قبول باشد.


به طور کلی، ضریب هوشی ۱۰۰ (متوسط) که در ۳۰ سالگی به دست آوردم، در ۶۰ سالگی معادل ۹۱ خواهد بود. از یک طرف، این موضوع احساساتم را جریحه‌دار می‌کند. اما از طرف دیگر، فکر کردن به اینکه بشریت در حال پیشرفت است و جهان از حالا ماهرتر خواهد شد، بسیار دلگرم‌کننده است. درست است؟